از قیل و قال چگونه دیده شدن خستهام. از نمایش استعداد و مهارت و فرهنگ و آداب معاشرت سرّم. از تظاهر به فرهیختگی و دغدغهمندی مشمئزم. از جلوه عدالت و برابری و حقوق ن و کودکان و حیوانات نزارم. ماها تمامیت واقعیت خودمون رو کتمان میکنیم و کلیت خودمون رو چیز دیگهای نشون میدیدم. اصلا رابطه داشتن فقط برای عشق و عاطفه یعنی چی؟ یعنی داریم برای واقعیت میل جنسی یه آرایش غلیظ ارائه میدیم. وقتی از برابری زن و مرد حرف میزنیم یعنی داریم روی نابرابری ذاتی خلقی و ذهنی و پردازشی و فیزیولوژیکی و متابولیسمی و آناتومیکی و روانی این دو سرپوش میذاریم. اینکه مادری بچه خودش رو بذاره مهدکودک تا خودش بتونه بره سرکار؛ اونم چه کاری؟ نگهداری از بچههای دیگران توی یه مهدکودک دیگه. داریم با خودمون چیکار میکنیم؟ چرا داریم سر خودمون رو با مفاهیم و کلمات شیره میمالیم؟
درباره این سایت