مادرم خیلی از شعرخوندن من خوشش میاد. گاهی میاد توی اتاقم و میگه شعر اینا نداری برام بخونی؟ حالا بگذریم از اینکه یه زمانی گیر داده بود که برو گوینده شو. انگار گویندگان ایران همه دست به سینه خم شدن تا من بهشون بپیوندم. بازم بگذریم از اینکه ۹۰ درصد خوانندههای حاضر سر همچین حرفی از مادرشون پاشدن رفتن آهنگ ضبط و پخش کردند و حالا هم ولکنشون به گوش خلقالله اتصالی کرده. القصه چند روز پیش که یکی از همین شعرخونیا تموم شد، در حالی که متاثر از شعر بود یه نگاهی بهم انداخت و پرسید تا حالا اینطوری کسی رو دوست داشتی؟ (اشاره به توصیف شاعر) منم راحتترین پاسخ رو دادم و گفتم نه. چون آره گفتن به همین یه کلمه ختم نمیشه. گفتش ولی راستش رو نگفتی. کسی که این حال و هوا رو درک نکرده باشه، نمیتونه اینطوری این شعرها رو بخونه.
سکوت کردم و حرفی نزدم؛ چون حرفی نداشتم واسه گفتن. ایشونم ادامه ندادند.
درباره این سایت