عجیب است که نت پرسرعت و پرحجم دارم، خوب دارم، گوشی ۵.۷ اینچی دارم، وقت کافی دارم، پول به قدر وسع دارم اما صفحهای برای دیدن و خواندن، حرفی برای گفتن، جایی برای رفتن، چیزی برای خریدن و کاری برای وقت گذرانی ندارم؛ جز خواب.
چند ماهی میشود که مدام زبانم زخم میشود که خب لابد تاوان زبان تلخم است. به همین خاطر از خوردن غذاهای برشته، شور و ترش عاجزم. از طرف دیگر به خطر چربی بالا و کبدی با طبع گرم، از خوردن آجیل و سرخکردنی و تهدیگ و میوههای گرم تابستانی ناتوانم. پاشنه پایم با دویدن درد میگیرد، به همین خاطر کار موردعلاقهام، یعنی دوییدن، را دیگر نمیتوانم انجام دهم. ناخن شست پای راستم وقتی زیاد درون کفش میماند، چون در گوشت فرو رفته، دردش شروع میشود؛ پس فاتحه پیادهرویهای طولانی گذشته را هم باید بخوانم. نمره چشم بالا رفته و دیگر بدون عینک بیشتر از هفت-هشت متر برای چندان قابل دیدن نیست. افسردگی مداوم هم که شده قوزی بالای قوزهای دیگر.
خلاصه که پیر شدیم ولی بزرگ نه.
درباره این سایت