دو ماهی می‌شود که افتاده‌ام به مستند خواندن و دیدن. از یک طرف مشغول خواندن خودنگاری‌های مختلف هستم. با تیم برتون و وودی آلن شروع شد و حالا هم شاهرخ مسکوب و بعدش هم اسحاق آسیموف و عبدالرحیم جعفری و شاید بعدترش احمد زیدآبادی. از طرف دیگر هم به جای فیلم‌ها، سرگرم دیدن مستندهای حیات‌وحش هستم. به علاقه دوران نوجوانی‌ام بازگشته‌ام. تغییر عجیبی است. پنداری ذهنم از جهان فانتزی کتاب‌ها و فیلم‌های داستانی و پرداخت جدی و جزئی به روانشناسی و انسان خسته شده و برای فرار از آنها این‌ چنین به خودزندگی‌نامه‌ها و رازبقاها، که هر دو پای در واقعیت دارند، اشتیاق نشان می‌دهد تا مرا از آن موضوعات منحرف کند. تغییر نمادینی است. اگر به دیگران بگویم، می‌پندارند عمدی بوده و کسی باورش نمی‌شود که کاملا ناآگاهانه و خود به خودی بوده است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها